باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

شرح حال

 

خدایا، برای همسایه ای که نان مرا ربود، نان...

برای دوستی که قلب مرا شکست، مهربانی...

برای انکه روح مرا آزرد، بخشایش...

و برای خویشتن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میطلبم

یک روز زندگی

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است، تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.

پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد، داد زد و بد و بیراه گفت، خدا سکوت کرد، جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سکوت کرد، آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد.

به پر و پای فرشته ‌و انسان پیچید، خدا سکوت کرد، کفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سکوت کرد، دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد، خدا سکوتش را شکست و گفت: "عزیزم، اما یک روز دیگر هم رفت، تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها یک روز دیگر باقی است، بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن."

لا به لای هق هقش گفت: "اما با یک روز... با یک روز چه کار می توان کرد؟ ..."

خدا گفت: "آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید"، آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: "حالا برو و یک روز زندگی کن."

او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید، اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود، می‌ترسید زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد، قدری ایستاد، بعد با خودش گفت: "وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بگذارد این مشت زندگی را مصرف کنم.."

آن وقت شروع به دویدن کرد، زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و زندگی را بویید، چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد، می تواند ....

او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد، اما ...

اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفش دوزدکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند، سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد، او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد، لذت برد و سرشار شد و بخشید، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد.

او در همان یک روز زندگی کرد.

فردای آن روز فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: "امروز او درگذشت، کسی که هزار سال زیست!"

زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می اندیشیم، اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد، عرض یا چگونگی آن است.

امروز را از دست ندهید، آیا ضمانتی برای طلوع خورشید فردا وجود دارد!؟

برگرفته از ایمیل یکی از دوستان

راز زندگی۱

هر چه را در باورمان بر گزینیم در زندگی مان می بینیم زندگی مان هر گونه که پیش رود در واقع نشان دهنده ی برداشت ما از دنیاست

 

دنیا یا طرز رفتار مردم دنیا نیست که تو را ناراحت می کند واکنشی که تو در برابر رفتار مردم نشان می دهی و کاری که در مواجهه با دنیا انجام میدهی تو را ناراحت می کند

 

وین دایر 

 

************************* 

عید سعید غدیر خم بر تمامی دوستان عزیز تبریک و تهنیت باد

فراز هایی از دعای عرفه به قلم مرحوم دکتر علی شریعتی

تو چقدر به من نزدیکی و من چقدر از تو دور

اگر بی پناهید و بغضی در گلویتان بی تابی می کند و اشک های بی قرارتان دنبال شانه های صبورآرامش می گردد با زمزمه های دعای عرفه همراه شوید دعایی که در روز عرفه بر لبان مبارک سالار شهیدان(ع)جاری شده و زمزمه اش جان را تازه می کند دعایی که تا هنوز و همیشه الهام بخش دلهای بیدار است

**************

حمد و سپاس خدایی را سزاست که تیر حتمی قضایش را هیچ سپری نمی شکند و لطف و محبت و هدایتش را هیچ مانعی باز نمی داردو...

**************

جهل و نادانی من عصیان وگستاخی من تو را بازنداشت ازاینکه راهنمایی ام کنی به سوی صراط قربتت وموفقم گردانی به آنچه رضاوخوشنودی توست

**************

پس هرگاه تو را خواندم پاسخم گفتی.هرچه از تو خواستم عنایتم فرمودی هر گاه اطاعت کردم قدردانی و تشکر کردی و هر زمان که شکرت را بجا آوردم بر نعمتهایم افزودی و اینها همه چیست؟جز نعمت تمام و کمال و احسان بی پایان تو؟!

**************

من کدام یک از نعمتهای تو را می توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر سپارم؟

**************

خدایا!الطاف خفیه ات و مهربانی های پنهانی ات بیشتر و بیشتر از نعمتهای آشکار توست.

**************

ای همدم تنهایی هایم!ای فریاد رس غم و غصه هایم!ای ولی نعمت هایم

**************

ای پشت و پناهم در هجوم بی رحم مشکلات! ای مونس مامن و یاورم در کنج عزلت و تنهایی و بی کسی! ای کسی که هرچه دارم از توست و از کرامت بی انتهای تو!...تو پناهگاه منی.....

**************

خدای من این منم و پستی و فرو مایگی ام و این تویی با بزرگی و کرامتت از من این می سزد و از تو آن...

**************

چگونه ممکن است به ورطه نومیدی بیافتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی

**************

خدای من تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله ای که من از تو گرفته ام تو که اینقدر دلسوز منی....

**************

خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟تو کی غایب بوده ای که حضورت نشانه بخواهد؟ تو کی پنهان بوده ای که ظهورت محتاج آیه باشد...

**************

خدای من! مرا از سیطره ی ذلت بار نفس نجات ده و پیش از آنکه خاک گور بر اندامم بنشیند از شک و شرک رهایی ام بخش

**************

خدای من!چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی! چگونه سستی بگیرم چگونه خواری پذیرم که تو تکیه گاه منی!ای آنکه کمال زیبایی و نورانیت خویش چنان تجلی کرده ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده...

ترجمه دکتر شریعتی 

تقدیم به یک دوست دوست داشتنی