باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

سقراط

تمام محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن... 

زیرا هروقت اندک تغییری مشاهده کرد... 

تو را دشمن می پندارد...

نظرات 14 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 19:45 http://deleman91.blogsky.com

سلام علی آقا
یکی از دستورهای دین ما اینه که در هر کاری میانه روی و اعتدال داشته باشیم
حتی در محبت کردن به دوست
ممنون از مطلب زیباتون

سلام و سپاس از کامنت زیبا و پربارتون...شاد باشی و سلامت

قاسمی دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 21:41

اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.
(( مارکز Marquez ))


سلام و ارادت

سلام داداش ممنونم از کامنت زیبا و مسرت بخشت...شاد باشی و سلامت

فاطمه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 23:26 http://www.banoyedey22.blogfa.com/


الهی!

نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز.


الهی!

غریب تو را غربت وطنست٬ پس این کار را کی دامن است.


الهی!

از پیش خطر٬ از پس راهم نیست

دستم گیر که جز فضل تو پشت و پناهم نیست.


الهی!

آنچه برما آراستی٬خریدیم. از دوجهان٬ محبت تو گزیدیم

وجامه بلا بر تن خود بریدیم و پرده عافیت دریدیم.


الهی!

دلی ده که در کار تو جان بازیم

و جانی ده که کار آن جهان سازیم.

الهی!

به صلاح آر که نیک بی سامانیم٬ جمع دار که بد پریشانیم.

الهی!

آنچه دوختی پوشیدم٬ هیچ نماند از آنچه کوشیدم.

الهی!
همچو بید می لرزم ٬مبادا که هیچ نیرزم.

الهی!

دانیکه بی تو هیچکسم٬ چندان گیر دستم که در تو رسم.


الهی!

هرچندکه ما گنهکاریم تو غفاری٬ ما زشتکاریم تو ستاری.


الهی!
آفریدی به رایگان
روزی دادی به رایگان
بیامرز به رایگان
تو خدایی نه بازرگان


الهی!

گنج فضل تو داری٬ بی نظیر و بی یاری٬

سزد که جفاهای ما درگذاری.


(خواجه عبدالله انصاری)

------------------------------------
سلام دوست گرامی
شب بخیر و ایام به کام
شما لطف دارید سپاسگزارم از بزرگواری شما
لحظه هایت ارام و پرفروغ
در پناه حق

سلام و سپاس از انتخاب زیبایتان...چند روزی جایتان خالی بود...شاد باشی و سلامت

فاطمه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 23:27 http://www.banoyedey22.blogfa.com/


الهی!

نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز.


الهی!

غریب تو را غربت وطنست٬ پس این کار را کی دامن است.


الهی!

از پیش خطر٬ از پس راهم نیست

دستم گیر که جز فضل تو پشت و پناهم نیست.


الهی!

آنچه برما آراستی٬خریدیم. از دوجهان٬ محبت تو گزیدیم

وجامه بلا بر تن خود بریدیم و پرده عافیت دریدیم.


الهی!

دلی ده که در کار تو جان بازیم

و جانی ده که کار آن جهان سازیم.

الهی!

به صلاح آر که نیک بی سامانیم٬ جمع دار که بد پریشانیم.

الهی!

آنچه دوختی پوشیدم٬ هیچ نماند از آنچه کوشیدم.

الهی!
همچو بید می لرزم ٬مبادا که هیچ نیرزم.

الهی!

دانیکه بی تو هیچکسم٬ چندان گیر دستم که در تو رسم.


الهی!

هرچندکه ما گنهکاریم تو غفاری٬ ما زشتکاریم تو ستاری.


الهی!
آفریدی به رایگان
روزی دادی به رایگان
بیامرز به رایگان
تو خدایی نه بازرگان


الهی!

گنج فضل تو داری٬ بی نظیر و بی یاری٬

سزد که جفاهای ما درگذاری.


(خواجه عبدالله انصاری)

------------------------------------
سلام دوست گرامی
شب بخیر و ایام به کام
شما لطف دارید سپاسگزارم از بزرگواری شما
لحظه هایت ارام و پرفروغ
در پناه حق

ستاره سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 15:17 http://parvaneabi.blogfa.com

سلام
بله...واقعا درست است...
شما هم لینک شدید.
التماس دعا...[گل]

سلام ممنونم از لطفتون یا علی شاد باشی و سلامت

سپیده سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 17:40

سلام جمله زیبایی بود .
منتهی برخی افراد هم اصلا لایق محبت نیستند .

سلام دوست عزیز منم با شما هم عقیده ام...

فاطمه سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 18:48 http://www.banoyedey22.blogfa.com/

سلام دوست بزرگوار
شب خوش
لحظه هایت ارام و ایام به کام

---------------------------

سیمین بهبهانی :

یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم

هجرش دهم, زجرش دهم ، خوارش کنم، زارش کنم

از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین

صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم

در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری

از رشک آزارشدهم ، وز غصه بیمارش کنم

بندی به پایش افکنم ، گویم خداوندش منم

چون بنده در سودای زر ، کالای بازارش کنم

گوید میفزا قهر خود ، گویم بخواهم مهر خود

گوید که کمتر کن جفا ، گویم که بسیارش کنم

هر شامگه درخانه ای ، چابک تر از پروانه ای

رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم

چون بینم آن شیدای من ، فارغ شد از احوال من

منزل کنم در کوی او ، باشد که دیدارش کنم



جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی :

یارت شوم یارت شوم ، هر چند آزارم کنی

نازت کشم نازت کشم ، گر در جهان خوارم کنی

بر من پسندی گر منم ، دل را نسازم غرق غم

باشد شفا بخش دلم ، کز عشق بیمارم کنی

گر رانیم از کوی خود ، ور باز خوانی سوی خود

با قهر و مهرت خوشدلم ، کز عشق بیمارم کنی

من طایر پر بسته ام ، در کنج غم بنشسته ام

من گر قفس بشکسته ام ، تا خود گرفتارم کنی

من عاشق دلداده ام ، بهر بلا آماده ام

یار من دلداده شو ، تا با بلا یارم کنی

مارا چو کردی امتحان ، ناچار گردی مهربان

رحم آخر ای آرام جان ، بر این دل زارم کنی

گر حال دشنامم دهی ، روز دگر جانم دهی

کامم دهی کامم دهی ، الطاف بسیارم کنی



جواب سیمین بهبهانی به ابراهیم صهبا :

گفتی شفا بخشم تورا ، وز عشق بیمارت کنم

یعنی به خود دشمن شوم؟ با خویشتن یارت کنم

گفتی که دلدارت شوم ، شمع شب تارت شوم

خوابی مبارک دیده ای ، ترسم که بیدارت کنم



جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی :

دیگر اگر عریان شوی ، چون شاخه ای لرزان شوی

در اشک ها غلتان شوی ، دیگر نمی خواهم تو را

گر باز هم یارم شوی ، شمع شب تارم شوی

شادان ز دیدارم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را

گر محرم رازم شوی ، بشکسته چون سازم شی

تنها گل نازم شوی ، دیگر نمی خواهم تو را

گر بازگردی از خطا ، دنبالم آیی هر کجا

ای سنگدل ای بی وفا ، دیگر نمی خواهم تو را [گل]

[بدرود]

سلام و سپاس از کامنت زیبایتان ممنونم

امیر سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 19:24 http://amir-dastan.blogfa.com

دنیا را بد ساخته اند
کسی را که دوست داری،
تورادوست نمی دارد.
کسی که تورا دوست دارد ،تو دوستش نمی داری
اما کسی که تو
دوستش داری و او هم تو را دوست دارد
به رسم و آئین هرگز
به هم نمی رسند.

سلام امیر جان سپاس از کامنت زیبا و دلنشینت چند بار خواندمش...شاد باشی و سلامت

ونوس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 00:02 http://sayarehvenuss.blogfa.com/

برای هیچ غریبه ای راحت آشنا نشو ، چون ممکن است فقط دنبال آشنا شدن تو باشد و او دوباره غریبه میشود اما تو آشنا میمانی ..
سلام آقای کاظمیان ، خیلی خوب بود

سلام ممنونم از لطف و جملات زیبا و درستتان شاد باشی و سلامت

یاسی چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 http://lilac7.blogfa.com

سلام
حال شما؟
خسته نباشید
کاملا موافقم
البته به ظرفیت طرفم بستگی داره

سلام ممنونم شما لطف دارید و کاما با شما موافقم شاد باشی و سلامت

نرگس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 http://dozluodaniz.tk

گر ندانید که به کجا می روید، هر راهی شما را با خود خواهد برد. توماس کارلایل


سلام آقای کاظمیان بزرگوار
متن خیلی قشنگی هستش
واقعا همینطوره میگن نیکی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند
بازم ممنون از انتخابای خوبتون
انشالله که لبتون خندون و دلتون بهاری باشه

سلام نرگیس خانوم ممنونم از لطفتون و جملات زیبایتان شاد باشی و سلامت

نرگس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 http://dozluodaniz.tk

پس شاخه‌هــــای یاس و مریم فرق دارند
آری! اگـــر بســـیار اگـــر کـــم فـــرق دارند
شــادم تصــور مـــی‌کنی وقتـــی ندانـــی
لبخندهــــای شـــادی و غـــــم فرق دارند
برعکـــس مــــی‌گــردم طـواف خانـه‌ات را
دیــوانــه‌هــا آدم بــــه آدم فـــرق دارنــــــد
من با یقین کافر، جهان با شک مسلمان
با ایــن حســـاب اهل جهنم فرق دارند...
فاضل نظری
http://jomalatziba.blogfa.com/cat-92.aspx

سلام و سپاس از کامنت زیبایتان همینطور این ادرس پر بار شاد باشی و سلامت

نرگس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 http://dozluodaniz.tk

راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده است
در پـــیلـــه ابــریشمـش پــروانــه مرده است
در تُــنــگ، دیـگــر شـور دریا غوطه‌ور نیست
آن ماهــی دلتنگ، خوشبخـتانه مرده است
یــــک عـــمــر زیـــر پــا لگـــد کــــردنــــد او را
اکنون که مــی‌گیرند روی شانه، مرده است
گـــنجشـکها! از شـــانـــه‌هـــایــم بــرنخیـزید
روزی درختـــی زیــــر ایــن ویرانه مرده است
دیـگــــر نخـــواهد شد کســـی مهمان آتش
آن شــمع را خاموش کن! پروانه مرده است
فاضل نظری

سلام و سپاس

نرگس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:27 http://dozluodaniz.tk

در فــــکر فتــح قــلـــه قـافـم کـــه آنجاست
جـــایی کــــه تا امروز برآن پرچمی نیست
از صلح مــی‌گویند یا از جنگ می‌خوانند؟!
دیـــوانه‌ها آواز بــــی‌آهنگ مـــــی‌خـــوانند
گاهــــی قناریــــها اگــــر در باغ هم باشند
مانند مـــرغان قفس دلتنگ مـــــی‌خوانند
کنــج قفس مــی‌میرم و این خلق بازرگان
چـــون قصه‌ها مـــرگ مرا نیرنگ مـی‌دانند
ســنگم به بـدنامی زنند اکنون ولی روزی
نام مـــرا با اشـــک روی سنگ مـی‌خوانند
این ماهـــــی افتــــاده در تنگ تماشـــا را
پس کی به آن دریای آبی‌رنگ می‌خوانند
فاضل نظری

سلام و سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد