باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

باد صبا

دکتر شریعتی:خدا نکندعقده های کسی به عقیده اش تبدیل شود .در برابراین آدم ها هم فقط باید خندید .

داستان

گاهی اوقات از خودمان می پرسیم:
انجام چه اشتباهی باعث شده که مستحق چنین شرایطی شوم؟

چرا خدا اجازه می دهد این طور چیزها برای من اتفاق بیافتد؟
در این مورد تعبیری را بخوانید:

دختری به مادرش می گوید چطور همه چیز برای او اشتباه پیش می رود؟
شاید او در امتحان ریاضی رد شده!
در همین احوال نامزدش هم او را رها کرده...

در اوقاتی چنین غمناک یک مادر خوب دقیقا می داند چه چیز دخترش را دلخوش می کند...

”من یه کیک خوشمزه درست می کنم“

مادر دخترش را در آغوش می کشد و او را به آشپزخانه می برد در حالی که دختر تلاش می کند لبخند بزند.

در حالی که مادر وسایل و مواد لازم را آماده می کند، و دخترش مقابل او نشسته، مادر می پرسد:

- عزیزم یه تکه کیک می خوای؟
- آره مامان! تو که حتما می دونی من چقدر کیک دوست دارم!

- بسیار خوب، مقداری از روغن کیک بخور.
دختر با تعجب جواب می ده: چی؟ نه ابدا!

- نظرت در مورد خوردن دو تا تخم مرغ خام چیه؟
در مقابل این حرف مادر، دختر جواب می ده: شوخی می کنین؟

- یه کم آرد؟
- نه مامان مریض می شم!

مادر جواب داد:
همه اینا نپخته هستن و طعم بدی دارن اما اگه اونا رو با هم استفاده کنی، اونوقت یه کیک خوشمزه رو درست می کنن.


خدا هم همین طور عمل می کند!

هنگامی که ما از خودمان می پرسیم:

چرا او ما را در چنین شرایط سختی قرار داده، در حقیقت ما نمی فهمیم تمام این وقایع کی، کجا و چه چیزی را به ما می بخشد.


فقط او می داند و او هم نخواهد گذاشت که ما شکست بخوریم.

نیازی نیست ما در عوامل و موقعیتهایی که هنوز خامند فرو برویم.

به خدا اعتماد کنیم و چیزهای فوق العاده ای را که به سوی ما می آیند، ببینیم.


خدا ما را خیلی دوست دارد...

او هر بهار گل ها را برای ما می فرستد

او هر صبح طلوع خورشید را می سازد...

و هر وقت شما نیاز به حرف زدن داشتید او برای شنیدن آنجاست

او می تواند در هر جایی از جهان زندگی کند

اما او قلب تو را برای زندگی انتخاب کرده...

نظرات 27 + ارسال نظر
امین چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:39 http://parscivil.blogsky.com/

قلب ، مهمانخانه نیست که آدم‌ ها بیایند
دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند
قلب ، لانه‌ ی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود
و در پاییز باد آن را با خودش ببرد
قلب؟ راستش نمی دانم چیست،
...
اما این را می دانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است!


سلام حاج علی
خیلی دوست داریم

سلام امین جان ممنونم از لطفت عزیزم....شاد باشی و سلامت

عبدالرضاقاسمی چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:51

دوستان معجزه زندگیند.

گاه در اوج غم و غصه و درد،

یادی از خنده و یا لبخندی

گرهی از دل پردرد تو را وابکند،

مرهم زخم تو پیدا بکند.

گرچه شاید،

حتی،

نه تو او را دیدی

و نه امید به دیدارش هست.

ولی از بوی خوش پاکی و زیبایی او

که در این زندیکی است،

دل طوفان زده ات گرم شود.

و تو خود میبینی

غرق شادی شده ای.

همه، شادی شده ای.

پس تو هم باور کن

دوستان معجزه زندگیند

سلام داداش سپاس از کامنت زیبایت...شاد باشی و سلامت

بانو چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 15:14 http://www.banoyedey22.blogfa.com/

مدتی هست نگاهم

به تماشای خداست و امیدم به خداوندی اوست

طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق

سلام اقای کاظمیان
روزتان زیبا و شاد
مطلب جالبی بود سپاس

سلام دوست عزیز.طاعات و عبادات شما هم مورد قبول در گاه حق انشاالله...ممنونم از لطفتون.شاد باشی و سلامت

حاج محمد میرزاوند چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:36

سلام
وقتی به خلوت تو می آیم که خلوت ترین وزیباترین حالم است که سرشار از رحمت ولطف مهربانی توست .ای خالق هستی
هر روز پذیرا و جان بخش منی . اما امروز مهمانی ویژه ات بر پا گردیده با دستان تهی خودم در طول این ماه مبارک وپر بر کتت خواستار شفا عاجل همۀمریضاً ورفع حاجت همۀ نیازمند ازدرگاهت هستم .

سلام حاجی عزیز سپاس از کامنت زیبایتان

آتوسا چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 21:58 http://www.atosa63.blogfa.com

بسیار عالی

سلام و سپاس از لطف شما

نوای بروجرد - موسوی زاده چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 21:58 navayeborujerd.blogfa.comhttp://

سلام علی آقا
جان خودت این قالب سرد را عوض کن و یک قالب زنده و شلوغ و شاد انتخاب کن تا با این قالب مطالب زیبایت تحت الشعاع قرار نگیرند.
پیچک قالبهای سه بعدی خوبی داره.

سلام آقای موسوی عزیز راستش به این قالب عادت کردم و برام سخته عوض کردنش ...از شما هم بابته دقتتان ممنونم ...امیدوارم همواره شاد باشی و سلامت

داریوش ملک پور پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 09:40

سلام داداش بعد از مدت ها به روز شدم با شعر انقلاب ...

سلام آقای ملکپور عزیز چشم حتمن خدمت میرسم

دخترزاگرس پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:53 http://parichehr88.blogfa.com/

خدایا هر روز کمی اندوه برام بفرست زیرا در اندوه است که تو یاد میشوی و در خوشی از یاد میروی!

سلام و سپاس از کامنت زیبایت خواهر گرامی...

ونوس جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:54

و خدایم در همین نزدیکیست
در نگاهم ، قلبم ، فکرم
و فقط من هستم
که همیشه دورم
...................................
آقای کاظمیان عزیز سلام
مطلب فوق العاده ای بود

سلام و سپاس از شما خواهر گرامی...

رضا جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:50 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

"مَردُم" به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز
مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟کجا میری؟... چند سالته؟بابات
چیکارس؟ناهار چی خوردی؟چند روز یه بار حموم میری؟چرا حالت خوب نیست؟چرا
میخندی؟چرا ساکتی؟چرا نیستی؟چرا اومدی؟چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟چرا
اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟چرا چشات قرمزه؟ چرا لاغر شدی؟ شکست
عاطفی خوردی؟چرا چاق شدی؟
می خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت:
فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می
گویند؟!...می خواستم به مدرسه
بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی!
پدرم گفت: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...به رشته ی انسانی
علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می
گویند؟!...با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من
بمیرم. گفتم: چرا؟... خواهرم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم پول
مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی
نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟... آنها گفتند: مردم چه می گویند؟!...می
خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای
بر من. گفتم:
چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...اولین مهمانی بعد از عروسیمان
بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...
گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم یک ماشین مدل
پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. همسرم گفت: خدا مرگم دهد.
گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟... زنم گفت:
مردم چه می گویند؟!...مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در
نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...از طرف قبرستان
سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می
گویند؟!...خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند.
حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه
ی زندگی جمله ای بیش نبود: مردم چه می گویند؟!...مردمی که عمری نگران
حرفهایشان بودم، حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند !!!

سپاس رضا جان

امیر بهلولی جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 http://amir-dastan.blogfa.com

سلام علی جان
بسیار زیبا بود و دلنشین
مرسی

سلام ممنونم امیر جان شما لطف داری

فاطمه جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:55 http://deleman91.blogsky.com

سلام علی آقا
روزه و نمازتون قبول باشه انشاله
التماس دعا

سلام آبجی همچنین عبادات شما ...محتاجیم به دعا

امیر رضاپناه جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:09 http://www.ar48.blogfa.com

سلام علی جان
با خوندن این مطلب حال و هوام عوض شد. مدتی بود که با خودم و...قهر بودم. ممنونم علی جان.

سلام امیر جان خوشحالم که سر حال اومدی ماه رمضان باید خیلی تغییر کرد...شاد باشی و سلامت

سرای اندیشه شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:56 http://saraeandehe.blogfa.com/

سلام

سلام دوست عزیز

یاسی شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 15:58 http://lilac7.blogfa.com

سلام دوست گرامی
حال شما؟
واقعا حق با شماست
این توکل به خداست که اعمال ما رو به ثمر می رسونه

سلام و سپاس از لطف شما دوست عزیز

نرگس شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:47 http://donyaeshirenma.blogfa.com/

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

گر ببینی ناکسان بالا نشینند عیب نیست

روی در یا کف نشیند قعر دریا گوهر است



سلام آقای کاظمیان
روز و روزگارتون خوش
نماز و روزه هاتون قبول
مطلب خیلی قشنگ و خوبی گذاشتید ممنون
امیدوارم در تمام لحظات نگاه خداوند همراهتون باشه و ارامش سهم قلبی شما

سلام نرگس خانوم ممنونم از لطف شما شاد باشید و سلامت

افسانه شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 17:59 http://gtale.blogsky.com

سلام برادر خوبم

طاعات قبول

داستان زیبایی بود و چقدر زیبا مادر با یک مثال قابل فهم رحیم و رحمانیت خداوند رو توصیف کرد

قربونت خدا که ما رو در شرایط سخت تنها نمی گذاری و از رگ گردن به ما نزدیکتری

سلام خواهر گرامی طاعات شما هم مقبول در گاه حق.سپاس از متن زیبایتان...شاد باشی و سلامت

نسترن غلامی پور یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 15:17

سلام برادر گرامی
( اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القران …)
کاش در این رمضان لایق دیدارشوم / سحری با نظر لطف تو بیدار شوم / کاش منت بگذاری مهدی جان / تاکه همسفره ی تو لحظه افطار شوم !
فرا رسیدم ماه ضیافت الله برشما وخانواده محترم مبارک
شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست
هر وقت دلت خواست .مهمانش کن در بهترین جایی که او می پسندد.در قلبت و به دستان خالی ات نگاه نکن.
تو فقط خانه ی دلت را برایش نگهدار ، اسباب پذیرایی با اوست ...

سلام خواهر گرامی ممنونم از لطف و کامنت زیبایتان طاعات و عبادات شما هم مقبول در گاه حق

سپهوند یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:24 http://saeideh1358.blogfa.com

سلام بسیار عالی بود متشکرم .

سلام و سپاس از لطف شما...شاد باشید و سلامت

بهاروند یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 21:44 http://abaharvand.blogfa.com

سلام دوست عزیز جناب آقای کاظمیان
آنچیزی که آدم را از همه غمها رها میکند کسی است که اون بالاست. امیدوارم گاهی که نه ولی همیشه نگاهت به آن بالا باشد.

سلام آقای بهاروند عزیز...ممنونم از لطف و کامنت زیبایتان...امیدوارم همواره شاد باشید و سلامت

رضا دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:33 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

بدون ملاحظه ایام را می گذرانیم،
خیلی کم می خندیم،
خیلی تند رانندگی می کنیم،
خیلی زود عصبانی می شویم،
تا دیروقت بیدار می مانیم،
خیلی خسته از خواب برمی خیزیم،
خیلی کم مطالعه می کنیم،
اغلب اوقات تلویزیون نگاه می کنیم و خیلی بندرت دعا می کنیم
چندین برابر مایملک داریم اما ارزشهایمان کمتر شده است.
خیلی زیاد صحبت می کنیم، به اندازه کافی دوست نمی داریم و خیلی زیاد دروغ می گوییم
زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما نه زندگی کردن را ؛
تنها به زندگی سالهای عمر را افزوده ایم و نه زندگی را به سالهای عمرمان
ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه های پهن تر اما دیدگاه های باریکتر
بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم، بیشتر می خریم اما کمتر لذت می بریم
ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات همسایه جدیدمان از یک سوی خیابان به آن سو برویم
فضای بیرون را فتح کرده ایم اما فضا درون را نه، ما اتم را شکافته ایم اما تعصب خود را نه!
بیشتر می نویسیم اما کمتر یاد می گیریم، بیشتر برنامه می ریزیم اما کمتر به انجام می رسانیم
عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن،
درآمدهای بالاتری داریم اما اصول اخلاقی پایین تر،

سپتس رضا جان

رضا دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:50 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

سلام علی جان

شبت خوش
بذار تاریخ کار خودش را کنه و ما هم کار خودمان را
بالاخره ببینیم آخرش به کجا میکشه.

سلام رضا جان...واقعا که درست میگی ....شاد باشی و سلامت

هادی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:29 http://donyaeshirenma.blogfa.com/

خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد

خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد . . .

***************

سلام علی آقای عزیز طاعات و عبادات مقبول خداوند متعال. سپاسگذارم که در این ماه پر برکت ما را از دعای خیرتان بی نصیب نگردانید . سپاس از پست بسیار زیبا و قابل تأملتان .و همچنین تشکر ویژه که جویای احوال و سلامتی بنده هستید جواب نرگس خانم را هم جدی نگیر مرد و تنبلی؟؟ای روزگار ببین چطور حرف در میارن از ما

به امید فردایی روشنتر از امروز برای آقایون ...بدرود.

سلام هادی جان ممنونم از لطفت عزیز مرد و تنبلی استغفرالله این چه حرفیه واقعا برای مردها حرف در میارن...
شاد باشی و سلامت

هوشنگ رئوف چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:04 http://www.houshangraouf.blogfa.com/

ای باد صبا که می روی به سوی علی آقا آقا آقا / از جانب من ببوس روی علی آقا آقا آقا . که خیلی دوستش دارم .. ببخشید گل کمیاب هوس کردم شعر مردم را بهم بریزم که گفته باشم خیلی آقایی آقا .

سلام عموی عزیزم ممنونم از لطفت و اینکه به خاطر من شعر را بهم زدی ما خیلی دوست داریم عمو جان.....فدای شما
شاد باشی و سلامت

حمید ساکت پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:55

سلام . علی خان آقای عزیز . واقعا همین طوره که شما می گید .
دنیا که همش از اول کیک خوشمزه نیس . حتی سوختن با روغن داغ هم توشه . باید به خدا توکل کرد و البته ....
با توکل بر خدا زانوی اشتر را ببند .
عبادت هاتون قبول .

سلام حمید خان ممنونم از لطفت طاعات و عبادات شما هم مقبول درگاه حق

رهدار شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:26 http://bonevar.blogfa.com

سلام
جناب کاظمیان عزیز دیاری وت نی ؟ عزیز!
برایت سرودی خواهم شد - در سوگ استاد سقایی بروزم .

سلام استاد عزیز من همیشه جویای حال شما از آقای قاسمی هستم.شما لطف داری .چشم حتمن خدمت میرسم.

رضا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:16 http://na-bakhshoode2.blogfa.com

سلام علی جان

خوبی؟
ببخشید
همین جمعه ای که شما تونستید بیایی من نبودم.
یعنی بودم اما خیلی پریشان و درگیر

سلام رضا جان به بدی نباشه انشاالله امیدوارم همیشه شاد باشی و سلامت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد