نایب الزیاره

سلام به همه دوستان عزیزم بعد از حدود ۲ سال آقا علی بن موسی الرضا منو طلبید تا برم به پا بوسش فدای امام رئوف که همین چند ماه پیش بود که تویه وبلاگ قبلیم ازش خواستم که بطلبه و دلتنگشم و بازم جواب این بنده رو سیاه را داد.امیدوارم که لیاقت داشته باشم نایب الزیاره همه دوستان خوبم باشم. 

التماس دعا 

تا دیداری دیگر بدرود

روز مادر

بی شک بهترین و با ارزشمندترین دوست هر انسان در زندگی مادرش است.مادری که از آغاز زندگی بچه اش از تن و جان خود مایه می گذارد تا فرزندی برومند لایق و سالم بپروراند.

مادری که با شادی فرزندش بال می گشاید و با غمش شکسته دل می گردد.

من خود شخصا هیچگاه نتوانستم احساساتم را از مادرم پنهان کنم چون به نظرم او بزرگترین روانشناس دنیا در مورد من است در اوج تمارض به شادی به غمم پی می برد و تنها سنگ صبوری است که مطمئنم حرفهایم را به جایی دیگر نخواهد برد.مادری دل شکسته که با وجود داغ دختر جوانش در ظاهر خمیده و شکسته شده ولی در درون تکیه گاهی بزرگ و غیر قابل جایگزین برای من است ستونی که هرگز حتی برای دقیقه ای ارکانش سست و لرزان نشده است.پناهگاهی که وقتی از همه دنیا سیر و رنجور می شوم به دامان او پناه می برم تا با دستان چروکیده خود دست نوازشی بر سرم بکشد تا مرحمی باشد بر زخمهای زندگی ام.ولی افسوسم از این است که هیچوقت نتوانستم محبتهایش را جبران کنم و هیچ هدیه ای پیدا نکردم که بتوانم به اندازه سر سوزنی از کارهای را که برای من انجام داده در حقش انجام دهم.

در آخر می خواهم به سه دسته از افراد پیرامونم روز زن را تبریک بگویم:

اول همسر عزیزم که همیشه با قناعت و مهربانی خود در کنار من مانند رفیقی شفیق بوده

دوم دوستان خانومی که همانند یک خواهر در این سالیان در کنار من بودند(چه در وبلاگ قبلی من وچه در وبلاگ فعلی)ومرا با نظرات پیشنهادات و انتقادات ارزنده خود یاری دادند که در اینجا تا جایی که حافظه ام یاری کند از آنان نام خواهم برد:شکوفه و ندا (حرم دل)ـمهسا (دل آسمونی)ـ

یاسمن(بانو)ـسمیرا(روزهای سبز)ـپریچهر(دخترآریایی)ـلیلا نادعلی(باغ کاغذی)ـفرزانه(پیشونی نوشت)ـمعصومه(اعتماد ما به خداست)ـسارا(مرگ رنگ یا رنگ مرگ)ـاکرم(من مست و تو دیوانه)

ندا(حرف دل)ـ فرح(پرواز خیال)ـصبا(مستی ام را نپرانید)ـدرنا(اشک هفت آسمان)ـآتوسا(نفس عمیق)ـگل مریم ـنگین ـ عاطفه (دختر دیروز بابا...)ـ   مریم(برهوت) ـ     

ندا(ندای زندگی)مهرناز(رز لب ماتیکی).و تمامی عزیزانی که میدانم دوست نداشتند نامی از آنها برده شود یا من حافظه ام یاری نکرده است.

و سوم به تمامی مادران و زنانی که امروز در کنار ما نیستند و جایشان برای خانواده و دوستانشان همیشه خالی است:

جا دارد اینجا به مرحوم خواهرم ـ مادر بزرگهایم ـ عمه ها و خاله ام اشاره کنم

و از دوستان نیز به مرحوم مادر آقای رضا جایدری و مرحوم مادر فرح عزیز(پرواز خیال) و تمامی زنان و مادرانی که از قلم این حقیر به جامانده اند .

روح همگیشان شاد ویادشان گرامی باد.  

مادر روزت مبارک

خدایا

خدایا!
مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ ٫ غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذتها را به بندگان حقیرت ببخش و درد های عظیم را به جانم ریز.

خدایا!
اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت.

خدایا!
به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم برای اینکه هرکس آنچنان می میرد که زندگی کرده است.

خدایا!
اتش مقدس شک را چنان در من بیفروز تا همه یقین هایی را که بر من نقش کرده اندبسوزد و انگاه از پس توده این خاکستر لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی شسته از هر غبار طلوع کند.

خدایا!
به هرکی دوست میداری بیاموز که عشق اززندگی کردن بهتر است و به هرکس که بیشتر دوست میداریش بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است !

خدایا!
خدایا تو را سپاس می گویم که در مسیری که در راه تو بر می دارم آنها که باید مرا یاری کنند سد راهم می شوند، آنها که باید بنوازند سیلی می زنند، آنها که باید در مقابل دشمن پشتیبانمان باشند پیش از دشمن حمله میکنند و ..... تا در هر لحظه از حرکتم به سوی تو از هر تکیه گاهی جز تو بی بهره باشم. 

دکتر شریعتی

تقدیم به بهترین دوست دنیا

تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم. آرزویم همه سرسبزی توست 

سر آغاز

سلام به همه دوستان خوبم

وبلاگ قبلی(چشم انتظار) من بعد از ۶ سال فعالیت توسط یک نارفیق پاک شد.منم تصمیم گرفتم از این به بعد با این وبلاگ (باد صبا)در خدمتتون باشم.امیدوارم که مثله گذشته منو با نظرات وپیشنهاد های سازنده خودتون یاری دهید...

  تویه یک فیلم ضرب المثل جالبی گفته شد:گفت فحش را بنداز زمین صاحبش خودش اونو بر میداره میزاره زیر بغلش...لازم نیست که شخصیت خاصی مورد نظرت باشه

توضیح:برای دوستانی که قبلا با اونها ارتباط داشتم سو تفاهم نشه منظور من صرفا با کسی بود که این بلا را سر وبلاگ من آورد درضمن من وبلاگ قبلی ام را بستم تا کسی بنام من به کسی توهین یا از اون سو استفاده نکنه هرچند عقل آدمها به چشمشونه

آغاز فعالیت وبلاگ جدیدم را با یه شعر از حضرت حافظ شروع می کنم.به امید دیدار...  

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد        عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد      چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل        تا سرا پرده‏ء گل نعره‏زنان خواهد شد
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر        مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
ای دل ار عشرت امروز به فرد افکنی             مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد 

ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید    از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت        که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
مطربا مجلس انس است غزل‏خوان و سرود    چند گوئی که چنین رفت و چنان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود             قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد