ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
زن عشق می کارد و کینه درو می کند....
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر....
می تواند یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی .....
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می
توانی ازدواج کنی ........
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ............
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ..........
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی .........
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .........
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ........
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .........
و هر روز او متولد می شود ، عاشق می شود ، مادر می شود ، پیر می شود و می میرد.....
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد .......
« دکتر علی شریعتی »
لینک دانلود ای ساربان با صدای مهرداد کاظمی:
http://uplod.ir/files/0/sbn2882mxmjcqb/Ey_sareban.mp3
سلام داداش علی.....
خوبی....
ایام تسلیت.....
من بطور موقت اومدم......!
التماس دعا....
سلام آبجی مارال رسیدن به خیر حتما میام خدمتت
عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است ....
سلام
آپتون خیلـــــــی قشنگ بود...
دستتون درد نکنه ..
سلام نازنین جان ممنونم از لطفت و کامنتهای زیبات
سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند اما وقتى تو نیستى،هیچکس نیست دلم را گرم کند!
نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم ...
یک صحرا گذشته است...
بزرگترین اشتباه رو چشم انجام میدهد ، و دل تا آخر عمر تاوان پس میدهد.
واقعا
خیلی از یخ کردن های ما از سرما نیست!!!
لحن بعضی ها زمستونیه.......!!
راست گفتی واقعا........
من میبافم تو هم میبافی من کلاه تا سرت را گرم کنم / تو دروغ تا دلم را گرم کنی.
دلتنگ کودکیم یادش بخیر...
قهر میکردیم تا قیامت و لحظه ای بعد قیامت میشد...
خدایا در انجماد نگاههای سرد این مردم دلم برای جهنمت تنگ شده...
همیشه اقرار می کرد که دوستم دارد اما غافل بودم ازاینکه می گویداغراق می کنم که دوستت دارم......
بدنبال کسى هستم که با درد آشنا باشد، دلش غمگین خودش ساده کمى از جنس ما باشد .....
برو ......
من با خودم و دل شکسته ام کنار خواهم آمد .....
قانع کردن دلم بهتر است از تمنای عشق از تو و وجود یخ زده ات ..
باران کـه میبـارد......
دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود.....
راه می افـتم ...
بـدون چـتـر ...
من بـغض می کنـم ...
آسمـان گـریـه ...
اگر درد داری... تحمل کن...
روی هم که تلنبار شد...
دیگر نمیفهمی کدام درد از کجاس...!
کم کم خودش بی حس میشود...!
گاهی انسان ، به حال خویش می گرید که چرا انسانیت دارد در قبال بعضی ها ..!!!
بعضی چیزا اینقدر درد داره که دردش دیگه حس نمیشه ....
دقایقی تو زندگیت هست که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که دلت میخواد اونو از تو رویات بیرون بکشی و توی دنیای واقعی با تمام وجوت بغلش کنی...............
افساردلم دست خدا بود چنین شد! ای وای اگر دست خودم بود چه میشد! مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت! گر مقصد من جور و جفا بود چه میشد ...
معلم میدانست! فاصله ها چه به روزمان می آورند که به خط فاصله میگفت: خط تیره ...
جای خالی انسان ها چـــــــه آسان پر میشود با \" بی مهری \" ...
روزی که بود ندیدم….
روزی که خواند نشنیدم….
روزی دیدم که نبود….
روزی شنیدم که نخواند
داور قلبم نه سوت دارد نه کارت قرمز ...
راحت باش ...
تا دلت میخواهد خطا کن
کسی چه میداند
امروز چند بار فرو ریختم؟
از دیدن کسیکه
فقط لباسش شبیه تو بود!
سپاس نازنین خانوم خیلی زیبا بودن
ترا چون آرامش خواب پرستو
دوست میدارم
ترا چون بارش باران ز هر سو،
دوست میدارم
ترا چون گریه های بی بهانه
ترا چون جاده های بی نشانه
ترا چون نرم نرمک اشک بهاران
ترا چون رقص گل در دشت و دامان
دوست میدارم
ترا درخلوت سرد نهانی
ترا در باور اندیشه های ارغوانی
ترا چون عطر گل درسینه شب
ترا چون ماهنور در ماه نخشب
دوست میدارم
ترا چون بال پرواز
ترا چون نغمه ساز
ترا چون واژه های بی تفسیر
ترا چون بازیهای تقدیر
ترا چون جان شیرین
دوست میدارم
باران
با احساس و زیبا
سلام جناب کاظمیان هم وطن عزیز اصلا منظور من این نبود که چرا این مطلب رو درج کردید برعکس من دوست دارم هر مطلبی در رابطه با شخصیت های ایران زمین در هر جایی درج می شود همه درج کنیم تا ادای دینی باشد که این عزیزان بر گردن مردم این خاک دارند و حتی کسی ننویسد با دکر منبع بلامانع است هر چند اینو اصلا رعایت نمی کنیم.استاد عزیز شما تمام مطالب وبلاگ این حقیر رو در وبلاگتان درج کنید و بنویسیئ این مطالب اولین بار در وبلاگ خوئتان درج شده اند اصلا بنده دلگیر که نمی شوم بلکه خوشحال می شوم.موفق و سربلند باشید انشاالله تعالی
سلام دوست عزیز.قصد بنده هم احترام به شما و روند مثبتی که پیش گرفتید بود.بی نهایت از لطفتون ممنونم.شاد باشید و سلامت
سلام ممنونم از لطفتون تمام تک تک مردم لرستان مهمان نوازی شما رو دارنند و همییشه قلبا یه حرفی رو به زبون می آرن...بازم ممنونم زنده باشی آقا علی ..
خواهش می کنم پزیچهر خانوم نظر لطف شماست.شاد باشی و سلامت
من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم؛
زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند ...
احسنت بسیار زیبا
سلام خوب هستین؟
واقعا دکتر شریعتی سخنان شگفت و به حقی گفتن.ممنون.منم به روزم خوشحال میشم تشریف بیارین.
سلام.با شما موافقم.مرسی که خبر دادین حتما میام خدمتتون
آنشرلی هم نشدیم یکی اَزَمون
بپرسه ....
آنه !
تکرار غریبانه روزهایت
چگونه گذشت ؟؟؟
آپـــــــــــــــــــــــــــــم
ای بابا...مرسی که خبرم کردین
.
.
.
.
.
عــــشــــق ؛
مــوانــعــــ بـــه ظـــاهــر مـحـال را ، ذوبـ.ـ.ـ.ـ.ـ.ـ. مـی کـنـد ؛
و از ســر راهــــ بــرمــی دارد .
مـــحــبــتــ ؛
غــیـرمـمـکـنـ را مــمــکــن مــی ســازد .
.
.
.
.
.
یـا حـق
.
.
.
.
.
16 آذر روز دانشجو بر همه دانشجویان عزیز مبارک .
.........................................
عیبی ندارد،باز هم خودت را بزن به آن راه!
خودت را که به آن راه می زنی
میخواهم تمام راه های دنیا خراب شود !
....................................................
دست به صورتم نزن
می ترسم بیفتد..
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد ..
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد ..
و باز ..
من بمانم و تنهایی . . .
.........................................................
اگر امشب هم از حوالی دلم گذشتی
آهسته رد شو
غم را با هزار بدبختی خوابانده ام . . .
..................................................
کوچه علی چپ قشنگترین کوچه ی دنیاست
وقتی در حساسترین نقطه ی رابطه می پیچی به آن . . . !
..........................................................
زندگی تکرار فرداهای ماست / میرسد روزی که فردا نیستیم
آنچه میماند فقط نقش نکوست / نقش ها می ماند و ما نیستیم . . .
....................................................................
دلی را که گرفته، دست هرکسی ندهید تا برایتان باز کند . . .
جالب بود...
سلام
این متن دکتر شریعتی اونقدر زیبا بود که واقعاً نمی دونم چی باید بگم.... ممنون از انتخاب متن تون....
همچنین خیلی خیلی ممنون از احوالپرسی تون ... بسی سپاس بی کران از لطف شما.
سلام لیلا خانوم.خواهش می کنم نظر لطفتونه.وظیفه بودخوشحالم که سرحال و سلامت هستید
سلام
روح پاک شریعتی شاد باد که در جایی می گوید.
مردان در صید عشق بسیار نا متناهی نامردند.گدایی عشق می کنند تا زمانی که موفق به تسخیر قلب زن نشدند همین که موفق شدند مردانگی رادر کمال نا مردی به جا می آورند
البته دور از جون شما
سلام...زیبا بود و جالب...ممنونم
پروردگارا
کسانی را دارم که روزگار فرصت دیدارشان را ارزانی ام نمیدارد
اما تو شاهد باش که قلبم به یادشان میتپد.
......................................................................
پنجره هاکلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم
اگر نمایی اینقدر پنجره ها را زجر ندهم
چشمهایم به درک....
.......................................................................
افسار دلم دست خدا بود چنین شد
ای وای اگر دست خودم بود چه میشد؟
.................................................................
خوشبختی ما در سه جمله است.
تجربه از دیروز، استفاده از امروز وامید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگیمان را تباه میکنیم
حسرت دیروز، اتلاف امروز و ترس از فردا....
...............................................................
دیگر بهار هم سر حالم نمیکند
چیزی شبیه گریه زلالم نمیکند
خدایا
مرا به کبوتر شده چکار؟
وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمیکند.
بسیار زیبا
سلام علی جان
ممنونم از محبتت.
حالا این " مان" مربوط به کدام لهجه است
تا حالا نشنیدم.
وقتی... (1)
وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود
وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می کنید
وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید
وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید
وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است
وقتی یکی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست
وقتی یکی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است
وقتی یکی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید
وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید
وقتی یکی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید
وقتی یکی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید
.
.
.
.
.
هــرچــه بــالاتــر روی ،
از نــظــر آنــان کـــه ؛
پـــرواز نــمــی دانـنـد ،
کــوچــکــتــر بــه نـظـر خــواهــی رسـیـد !!!
.
.
.
.
.
یـا حـق
.
.
.
.
.
واقعا چرااااااااااااااا
وقتی.....(2)
وقتی یکی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید
وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید
وقتی یکی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید
وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید به هر جایی بروید که فقط او در کنارتان باشد
وقتی یکی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید
وقتی یکی را دوست دارید، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند
وقتی یکی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد
وقتی یکی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید
وقتی یکی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید
وقتی یکی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی معناست
وقتی یکی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست
وقتی یکی را دوست دارید، به زندگی هم عشق می ورزید
به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست ؟
درود علی جان
این متن رو بارها خواندم
اما ممنونم که دوباره مرورش کردم
به نظرم اونچه مایه کاشته شدن کینه در قلبی مالامال از درده حس زیبای مادر شدن نیست
یک زن هیچگاه ازاینکه متولد می شود ، عاشق می شود ، مادر می شود ، پیر می شود و می میرد درد نمیکشد
این قوانین مدنی و دینی وضع شده و یکسویه است که زن را چون انکوباتوری برای پرورش فرزند و در خدمت بخشی از دنیا در آورده
و خدا رو شکر بسیار یاز زنان ما با شناخت ارزش وجودی خودشون اگاهانه این قوانین رو قبول ندارن فارغ از فریاد های قانون!!
واقعا که زن عشق میکاره و کینه درو میکنه
آنقدر زمین خورده ام که بدانم
برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است
حالا اما
نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا
برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم چرا
زمین خورده ام
سلام و درود بر شما بزرگوار گرامی
ممنونم از حضور زیباتون تو وبلاگم
خدا حفظتون کنه
دکتر شریعتی با تمام افکار قشنگش این یه مورد رو یکم زیاده روی کرده
من بازم به روزم با موضوع نظام اداری در ایران
www.sobhsefid.blogfa.com
-----------------------------------------------------------------
هر جمعه میگوییم برای ظهورش صلوات ...
کاش یک جمعه بگوییم برای حضورش صلوات...
خیلی قشنگ بود و تلخ...


منم آپم بیا نظراتم بگو
روحم را برایت عریان کردم
تنم را عریان خواستی
کلامم را جاری کردم
تو لبانم را خواستی
دستان عشق را بسویت دراز کردم
تو آغوشم را تمنا داشتی
و اینک روحم جوان و وحشی
جسمم فرتوت و تکیده
بیا در آغوشت بگیرم ای روزگار
مگر هم آغوشی مرا نمیخواستی
هان ......ای جفا پیشه دیگر مرا نمیخواهی؟
آغوش فرتوتم از آن توست
در بستر خاک آرمیده ام باتنی عریان
و در انتظاری سرد....
آماده ی هم آغوشی مرگ
هشت اصل مهم برای یک زندگی بیست
1. صبح ها که از خواب بیدار می شوید، دستگاه عیب سنج و ایرادگیر
وجودتان را از کار بیندازید
2. در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید
3. هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید،
4. آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که
شبانه روز امواج مثبت پخش می کند،
5. دلتان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز
6. سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید، قلبی که مقابل گرم و سرد
حوادث و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.
7. تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند یک درس فهمیدنی بدانید و نه حفظ کردنی.
8. همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی همچون
دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.
.
.
.
.
.
هــرچــه بــالاتــر روی ،
از نــظــر آنــان کـــه ؛
پـــرواز نــمــی دانـنـد ،
کــوچــکــتــر بــه نـظـر خــواهــی رسـیـد !!!
.
.
.
.
.
یـا حـق
.
.
.
.
.
کم کم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت...
اینکه عشق تکیه کردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر...
و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
و هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند.
و شکست هایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد میگیری که همه ی راههایت را هم امروز بسازی
که خاک فردا برای خیال ها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانه ی نزاع در خود دارد
کم کم یاد میگیری ...
که حتی نور خورشید میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری.
بعد باغ خود را میکاری و روحت را زینت میدهی
به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.
و یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی...
که محکم هستی...
که خیلی می ارزی...
و می آموزی و می آموزی
با هر خداحافظی ...
یاد میگیری...
منم یک از هزاران، یکی از بیشماران.
نه در سودای نامم، نه در اندیشۀ جان.
من آن گهوارهبانم، که از تو سنگسارم.
اسیرم، در حصارم، ولی باغم، بهارم.
به جرم زنده بودن، عشق ورزیدن،
به جرم آسمان را آبی پرواز دیدن،
سنگسارم کن.
به جرم خوب دیدن، خواب دیدن،
ماه را بی مقنعه مهتاب دیدن
سر به دارم کن.
به جرم خویشتن بودن،
نه یک بازیچه، «من» بودن
ـ سرافرازانه زن بودن ـ
به صد تهمت دچارم کن
به دست جهل،
با سنگ تعصب
سنگسارم کن.
تو اعدام ترانه، تو سنگ و تازیانه
من اینک خاک باغم، جوانه تا جوانه
میان مرگ و میدان، میان سنگباران
من از تکرار انسان، نخواهم شد پشیمان.
مرا در سنگباران، نخواهی دید لرزان
من از تکرار انسان، نخواهم شد پشیمان.
منم یک از هزاران، یکی از بیشماران.
من آن گهوارهبانم، زمین باردارم
منم مادر، منم خاک، خود باغم، بهارم.
به جرم خویشتن بودن،
نه یک بازیچه، «من» بودن
ـ سرافرازانه زن بودن ـ
به صد تهمت دچارم کن
به دست جهل،
با سنگ تعصب
سنگسارم کن.
سنگسارم کن.
سنگسارم کن.