ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
چند روز قبل با خبر شدیم که به مناسبت تولد پیامبر اکرم کنسرت مهران غصنفری در سالن ارشاد شهرستان کوهدشت برگزار میشه به همین علت با آقای رئوف و همسر محترمشون آقای ملک پور و خانم پنهانی و شوهرشون قرار شد که به سمت کوهدشت بریم تا هم دیداری با دوستان تازه کنیم و هم اجرای جدید مهران را ببینیم اجرای برنامه ساعت ۷ تا ۹ بود ماساعت ۴ به سمت خانه آقای رئوف رفتیم و همراه ایشون به محل قرار که آقای ملک پورو دوستان در آنجا بودند رفتیم امروز ما با دوست جدیدی هم آشنا شدیم از اهالی شعر و قلم و ایشان کسی نبودند به جز خانم زوشا بیرانوند بعد از آشنایی و خوش و بش به سمت دیار میر ملاس حرکت کردیم آقای رئوف و همسرشون به اتفاق همسر من در یک ماشین و اقای شاکرمی و اقای ملک پور به اتفاق خانم پنهانی و بیرانوند در اتومبیلی دیگر...در سراسر جاده باران نسبتا شدیدی میبارید و ما با احتیاط سفر یک ساعته خود را آغاز کردیم ...با ورود به شهر کوهدشت به سمت اداره ارشاد آنجا رفتیم که با استقبال گرم مهران عزیز و اقای اسد آزادبخت قرار گرفتیم بعد ازخوش و بش و اندکی گفتگو به سمت سالن اجرا رفته و منتظر شروع برنامه شدیم مجری برنامه ابتدا چند بیت شعر خواند و بعد خوش آمد به جمعیت حاضر در سالن خیر مقدم گرمی هم خطاب به آقایان رئوف و ملک پور و خانم پنهانی داشت.بعد اعضای گروه سیمره وارد سالن شدند و مورد تشویق جمعیت حاضر در سالن قرار گرفتند با شروع اجرای گروه سیمره هیجان و شور خاصی به سالن وارد شد ...در بین استراحت کوتاهی که بچه ها داشتند از آقایان رئوف و ملک پور به همراه خانم پنهانی و مدیریت اداره ارشاد و آقای اسد آزاد بخت دعوت به عمل آمد تا روی صحنه بروند و جوایز بچه های خوش نویس شهر را به آنها اهدا کنند...بعد سری دوم اجرا شروع شد و تا حدود ساعت ۹ ادامه داشت
در پایان اجرای برنامه همگی ما مورد لطف بچه های کوهدشت قرار گرفتیم و از روی مهمان نوازی ذاتی که در وجودشان است همگی سعی داشتند ما را به خانه خود دعوت کنند تا ساعاتی را در کنار آنها باشیم و ما با تشکر از همگی آنها به خاطر مسائل جوی به سمت خرم آباد برگشتیم
و امروز یک روز به یادماندنی دیگر را در کنار دوستان عزیز سپری کردیم و در اینجا جا دارد که یادی کنم از آقایان قاسمی و پسرش امیر. آقای رضا پناه. آقای داودوندی و بهلولی. و آقای شهبازی و موسوی و دختر زاگرس که در سفر قبل همراه ما بودند و در این محفل گرم جایشان به شدت خالی بود این بود یک سفر چند ساعته به شهر کوهدشت شاد باشید و سلامت